نیما نوراللهی، مدیرعامل بیمه «تجارتنو» از لزوم تحول در ساختارهای کنونی صنعت بیمه میگوید/ تغییر آینده حتمی بیمه است
چهارم شهریور سال 1397، در یک روز گرم تابستانی اعضای هیئتمدیره بیمه نوپای «تجارتنو» دور هم نشستند تا برای جانشینی سید محمد عباسزادگان، مدیرعامل مستعفی شرکت چارهای بیندیشند. ساعتی بعد خبری که از ساختمان مرکزی شرکت شنیده شد، خبر داغ صنعت بیمه کشور بود. مسنترین مدیرعامل صنعت بیمه کشور جای خود را به جوانترین مدیرعامل بیمهای میداد؛ به نیما نوراللهی که در آن زمان با 36 سال سن، سابقه حضور در بیمه ملت را داشت و معاون مدیرعامل و عضو هیئتمدیره بیمه آسیا بود. بیمه تجارتنو از آن زمان دیگر نه به اسم نوراللهی که با رسمی که او آغاز کرده بود مشهور شد، به روندی که شرکت تازهتأسیس و جوان بیمه را در مسیری تازه قرار داده بود. «تحول دیجیتال» روندی بود که نوراللهی به آن ورای همه شعارهای موجود در صنعت باور داشت. آنقدر که امروز در میانه همه حواشی، هنوز به آن اصرار دارد و آن را رکن اصلی حضورش در بیمه تجارتنو میداند. به عقیده نوراللهی، تحول دیجیتال تنها مسیری است که حیات صنعت بیمه را در دست دارد؛ چراکه ساختن یک تجربه و سفر مشتری خاص، امروز فقط از طریق باور به تحول دیجیتال میسر خواهد بود. خواه در بیمه تجارتنو، خواه در هر شرکت بیمه دغدغهمند دیگر.
مسیر سخت رشد در صنعت بیمه
از جوانترین مدیرعاملهای صنعت بیمه است؛ ولیکن باتجربه و سختیکشیده در مسیری که تا امروز آمده است. نوراللهی برایمان از مسیر زندگی حرفهایاش میگوید. از راهی نهچندان آسان که طی کرده تا امروز به این نقطه که ایستاده برسد. به گفته خودش، ورود اشخاص و بهخصوص جوانان به صنعت بیمه همواره با دشواریهایی همراه بوده که سختی راه را دوچندان میکند. او از سقفی شیشهای میگوید که سنتها و عادات جاافتاده در این حوزه ایجاد کردهاند و به این ترتیب موانعی بر سر راه جوانانی که وارد صنعت بیمه میشوند ایجاد میکند.
نوراللهی در این باره میگوید: «در این مسیر حرکت کردن به هیچ وجه کار آسانی نبود. باید بگویم راهی که تا امروز آمدم، راه دشواری بود و به راحتی برایم سپری نشد. در مقطع کارشناسی، رشته مهندسی صنایع را انتخاب کردم و برای کارشناسی ارشد در دانشگاه علامه در رشته اقتصاد ادامه تحصیل دادم. در دوره دکتری هم با رشته مدیریت و گرایش منابع انسانی فارغالتحصیل شدم. بالطبع با توجه به رشته تحصیلیام که مهندسی صنایع بود، کارم را از یک دفتر مشاوره فنی در خصوص طبقهبندی مشاغل آغاز کردم و بعد وارد «گروه بهمن» در حوزه فنی و خط تولید شدم. با توجه به سهامداری گروه بهمن در بیمه ملت، در سال 1384 وارد بیمه ملت شدم. در واقع ورود من به صنعت بیمه از گروه بهمن آغاز شد. از سال 1384 تا الان هم در صنعت بیمه فعال هستم. در مجموع حدود 23 سال سابقه کاری، 17 سال آن را در بیمه مشغول بودهام.»
مدیرعامل بیمه تجارتنو معتقد است اگر جوانان بخواهند مسیر حرفهای مناسبی را طی کنند، نیازمند راهنمایی باتجربهها هستند و وجود همین راهنماییهای مهم در زندگی حرفهای خود را اصلیترین دلیل برای ورود به صنعت بیمه و نقطه عطفی در مسیر شغلیاش میداند. او درباره مراحلی که تاکنون طی کرده و دستاوردهایی که در این مسیر داشته، توضیح میدهد: «بیمه ملت یکی از فرصتها و شانسهای شغلی من بوده است. به عقیده من هر جوانی برای اینکه مسیر حرفهای مناسبی را طی کند، به یک استاد خوب نیاز دارد. یک جوان که وارد حوزه کاری میشود، تجربه کافی ندارد اما از انرژی بسیار بالایی برخوردار است که نیاز به هدایت دارد. یکی از خوشاقبالیهای من در بیمه ملت، مسعود حجاریان بود که از مدیران باسابقه کشور بودند و سالها فعالیت مدیریتی انجام دادهاند و نکته مهم این است که نقش رهبر و مربی را هم بازی میکردند. برای ایشان پرورش مدیران جوان در تناسب با نظام حاکمیتی و مدیریتی کشور اهمیت ویژهای داشت. هنگامی که در بیمه ملت بودم، آقای حجاریان بر انجام امور به خوبی نظارت داشتند. در واقع مدتی که در بیمه ملت حضور داشتم، تجربههای تأثیرگذاری کسب کردم که برای ادامه راه برایم بزرگترین کمک بود.
تا سال 1390 در بیمه ملت بودم. در آن زمان آقای علیاحمدی که در حال حاضر در سازمان برنامهوبودجه مشغول فعالیت است، رئیس صندوقهای بازنشستگی نفت بود. من در کارگزاری آقای علیاحمدی بهعنوان مدیرعامل مشغول به کار شدم و موفق شدیم به سرعت در یکسالونیم این کارگزاری را گسترش دهیم. یکی از دوستان من در شرکت ایرانخودرو فعالیت داشت و از من خواست یک کارگزاری برای این شرکت تأسیس کنیم. در حال حاضر هم این کارگزاری یعنی کارگزاری «چتر آسایش ایرانیان» یکی از بزرگترین کارگزاریهای کشور است. من مؤسس و اولین مدیرعامل این کارگزاری بودم. پس از آن در سال 1392 بهعنوان معاون بازاریابی و شبکه فروش و عضو هیئتمدیره وارد بیمه آسیا شدم. در بیمه آسیا هم در سمتهای مختلف مشغول بودم. بعد از معاونت فروش تا سال 1397، در بخشهای معاونت اداری و مالی و جانشین مدیرعامل فعالیت کردم. از سال 1397 هم به بیمه تجارتنو آمدم. اما باید بدانید این مسیری که در بیان اینقدر سریع و راحت به نظر میرسد، مسیر دشواری بود که فرازونشیبهای بسیاری همراه داشت.»
جوانان در فضای مشاغل پذیرای ریسکهای بیشتری هستند و علاقه دارند در بسیاری موارد خارج از عادات معمول عمل کرده و بتوانند تجارب جدیدی کسب کنند. من هم از این قاعده مستثنی نیستم. با حضور در شرکت بیمه آسیا آمادگی و انگیزه لازم برای انجام کارهای بزرگتر و جدیتر در من ایجاد شد.
نوراللهی ورود به صنعت بیمه را به سبب ذات خاص و پیچیدگیهای آن بسیار دشوار میداند و بر این موضوع تأکید میکند که بهخصوص برای جوانان این سختی دوچندان میشود و بارها اتفاق میافتد که به بیتجربگی و ناآگاهی متهم شوند. به نظر او چالشهایی مثل حفظ جایگاه، بروز قابلیتها و… در صنعت بیمه برای جوانان تازهوارد، گاهی بهمراتب سختتر از دیگران است و شاید مسیر پیشرفت برای آنها کندتر حاصل شود.
در سودای انجام یک کار بزرگ
ورود به بیمه تجارتنو را میتوان نقطه عطف بزرگ تصمیمگیری نیما نوراللهی در زندگی حرفهایاش دانست؛ دل کندن از پیکره هیئتمدیره بیمه آسیا که تا امروز در قامت بیمهگری باتجربه و باسابقه در صنعت بیمه فعالیت داشته و ورود به شرکت بیمهای که در سال 1397 عمر چندانی از ورود آن به دنیای بیمه نمیگذشت. او در ادامه برایمان از دلیل ترک بیمه آسیا با سابقه بیمهگری طولانی و ورود به بیمه تجارتنو میگوید. از آرزوی انجام یک کار بزرگ و یک ماجراجویی بزرگتر: «بیمه آسیا یک شرکت بسیار بزرگ و باسابقه است که فرآیندها و رویههای کاری مشخصی را دنبال میکند که ثمره سالها فعالیت شرکت در صنعت بیمه کشور است و گاهی تغییرات در روند این فرایندها ممکن بود چالشبرانگیز باشد؛ چراکه زمان زیادی است که شکل گرفته و صدالبته حضور در این شرکت برای من افتخار بزرگی بود. به طور کلی جوانان در فضای مشاغل پذیرای ریسکهای بیشتری هستند و علاقه دارند در بسیاری موارد خارج از عادات معمول عمل کرده و بتوانند تجارب جدیدی کسب کنند. من هم از این قاعده مستثنی نیستم. با حضور در شرکت بیمه آسیا آمادگی و انگیزه لازم برای انجام کارهای بزرگتر و جدیتر در من ایجاد شد. به همین دلیل از بیمه آسیا به بیمه تجارتنو آمدم و البته بر این اصل معتقدم تا زمانی که میتوان عضوی از یک تحول بزرگ در سازمانی بود، باید حضور داشت و اگر چنین انگیزه یا پتانسیلی از محیط کار دریافت نشد، نباید درجا زد و سرگرم روزمرگی شد و من نیز در کارنامه کاری خود همیشه این موضوع را در نظر گرفتهام و به آن پایبند بودهام. دلیل آمدنم به تجارتنو هم همین بود: امید به انجام تحولی بزرگ.»
ثبات در مدیریت؛ رکن اصلی توسعه
در صنعت بیمه مشهور است که گاه عمر مدیران بیمه از عمر بیمهنامهها کوتاهتر است! کنایهای از صندلیهای چرخان صنعت بیمه و مدیرانی که در زمان فعالیت خود با علم به کوتاه بودن دوره مدیریتشان، پر کردن سبد پورتفوی خود را ملاک عمل قرار میدهند نه یک استراتژی بلندمدت رشد و توسعه را.
امروز ما با بیش از پنج هزار مرکز خسارت قرارداد داریم و همکاری میکنیم. موضوع دیگری که میتوانم به آن اشاره کنم، بحث داراییهاست. چهار سال پیش شرکت یک ساختمان را در مالکیت داشت و امروز نزدیک به سه تا چهار هزار میلیارد تومان دارایی ملکی شرکت است. افزایش تعداد شعب به 35 شعبه فعال در سطح کشور پیشرفت دیگری است که در این چهار سال حاصل شده است.
نوراللهی که اکنون چهار سالی از حضورش در بیمه تجارتنو میگذرد، با اشاره به این مسئله که امروز یکی از معضلات این صنعت، حضور کوتاهمدت و تغییرات پیدرپی مدیران در سمتهای مختلف است، بر اهمیت ثبات و طول عمر مدیریتی در صنعت بیمه تأکید میکند و معتقد است انجام کارهای جدی و به ثمر رسیدن آنها نیاز به زمانی دارد که در نقشهای کوتاهمدت قابل دسترسی نیست: «اگر به نظام حاکمیتی شرکتی کشورهای توسعهیافته توجه کنید، میبینید که این ثبات مدیریت همراه با نظارتهای لازم آن یک اصل پذیرفته شده است؛ چراکه اگر چنین ثباتی نباشد، مدیران باید به انجام کارهای روزانه مشغول شوند. در واقع برنامهریزی کردن نیاز به گذشت زمان دارد و بنابراین اگر یک مدیر احساس کند برای مدتی کوتاه در نقش مدیریتی قرار خواهد داشت، فرصت انجام و ایجاد تحولات را نخواهد داشت؛ چراکه اینها موضوعاتی هستند که زودبازده نیستند و به ممارست و ثبات در استراتژیها نیاز دارند. این مسئله بسیار مهمی است. به این معنی که ثبات در مدیریت میتواند از نتایج ثبات در استراتژیها باشد و این ثبات استراتژیها برای رسیدن به نتیجه بسیار اهمیت دارد. به این دلیل که گروه بعدی که روی کار میآید با گروه قبل از خود اتفاق نظر ندارند و همین تضاد در دیدگاهها و استراتژیها سد راه تحولات بزرگ خواهند شد. این وضعیت به بازی مارپله شباهت دارد که مدام از ابتدا باید شروع کنیم تا یک استراتژی را جلو ببریم، اما در نهایت در یک چرخه بیانتها گرفتار میشویم و شاید هرگز به پله آخر نرسیم.»
نیما نوراللهی در پاسخ به این پرسش که پس از چهار سال چه دستاوردهایی در بیمه تجارتنو داشته که باعث شده هنوز در جایگاه و نقش خود باقی بماند، تحولاتی را که در این مدت در این شرکت رقم خورده است برمیشمرد و بر این نکته در مورد خود تأکید میکند که اگر در جایگاهی چشمانداز رو به رشدی متصور نباشد، نمیتواند به آن کار ادامه دهد و به طور داوطلبانه از آن نقش کنار خواهد رفت: «اگر شاخصهای عملکردی شرکت بیمه تجارتنو را در کنار هم قرار دهیم و با هم مقایسه کنیم، تفاوتها و دستاوردهای این مدت کاملاً مشخص است. برای مثال بیمه تجارتنو در سال 1397 حدود 100 میلیارد تومان درآمد داشت و امروز در کمتر از چهار سال بیش از 2500 میلیارد تومان فروش داشته که بیانگر 25درصد رشد در فروش است که حتی اگر تورم را هم از این عدد کمکنیم، باز هم حداقل 20درصد رشد داشتهایم. تعداد مراکز خسارتی ما هم افزایش چشمگیری داشته است. برای مثال زمانی که من وارد این شرکت شدم، تمام بحث خسارت برونسپاری شده بود و با هیچ مرکز خسارتی قرارداد نداشتیم. امروز ما با بیش از پنج هزار مرکز خسارت قرارداد داریم و همکاری میکنیم. موضوع دیگری که میتوانم به آن اشاره کنم، بحث داراییهاست. چهار سال پیش شرکت یک ساختمان را در مالکیت داشت و امروز نزدیک به سه تا چهار هزار میلیارد تومان دارایی ملکی شرکت است. افزایش تعداد شعب به 35 شعبه فعال در سطح کشور پیشرفت دیگری است که در این چهار سال حاصل شده است. بسیاری از موارد اینچنینی در این مدت متحول شدهاند، مانند فروش، ذخایر فنی و سرمایه شرکت. سرمایه بیمه تجارتنو پیش از این 125 میلیارد تومان بود و توانستیم این عدد را از محل سود انباشته به 600 میلیارد تومان برسانیم. موفق شدیم در کمترین زمان ممکن مجوز قبولی اتکایی بگیریم؛ در حالی که بسیاری از شرکتهای قدیمی هنوز مجوز قبولی اتکایی ندارند. همچنین توانستیم از بازار پایه بورس و رنگ زرد به فرابورس ارتقا پیدا کنیم. همه این موارد اقداماتی است که در همین چهار سال انجام شدهاند. به نظرم در شرایطی که صنعت بیمه کشور ما تجربه میکند، رسیدن به این اعداد و ارقام میتواند شاخص و بیانگر خیلی چیزها باشد.»
مدیرعامل شرکت بیمه تجارتنو بر این باور است که نگاه کوتاهمدت میتواند به صنعت بیمه آسیبهای جدی وارد کند و باعث شود راهحلهای ظاهری و کوتاهمدت جای اهداف و راهکارهای ریشهای را بگیرد: «شاخصهای عملکردی ما نمایانگر پیشرفت و تحول است و هدف ما همواره رسیدن به بالاترین بازدهی در بلندمدت بوده است. من نگاهم به صورت کوتاهمدت نبوده و برای همین از فروش دارایی و آورده سهامداران به سود نرسیدهایم. ما از محل انباشت سود اقدام به افزایش سرمایه کردیم. در حال حاضر اگر ملکهای شرکت را بفروشیم، شاید بالای چند صد میلیارد بتوانیم سوددهی داشته باشیم، اما رویه ما به این شکل نبوده و نیست و معتقدیم آنچه به نفع بنیان شرکت است، باید در شرکت محفوظ بماند.»
از تحول دیجیتال گریزی نیست
نیما نوراللهی تحول دیجیتال را در صنعت بیمه، آیندهای محتوم میداند و معتقد است امروز همه شرکتهای بیمه ضرورت آن را دریافتهاند و در راستای آن اهتمام میورزند. او بر این باور است که به دلیل فهم این ضرورت نمیتوانیم اقدامات بازیگران این حوزه را اقداماتی نمایشی بدانیم؛ چراکه بقای این بازیگران در گرو قدم گذاشتن در مسیر دیجیتالی شدن است: «درحال حاضر چه در صنعت بیمه و چه در صنعت بانکی و نظامهای مالی، تحول دیجیتال بحثی جدی است؛ چراکه میخواهد خود را با اکوسیستمی که در آن وجود دارد همگام کند. به نظر من امروز دیگر این مورد نمیتواند نمایشی باشد. امروز همه به این باور رسیدهاند که تحول دیجیتال یک موضوع جدی و ضروری است و اگر میخواهید در اکوسیستم باقی بمانید، باید در مسیر دیجیتالی شدن گام بردارید و در غیر این صورت حذف شما حتمی است. کمااینکه بسیاری از کسبوکارها به دلیل ناسازگاری با این تحول، از صحنه کسبوکار حذف شدند. بیمه هم از این قاعده مستثنی نیست و نمیتواند نسبت به تحولاتی که در جریان است بیتفاوت باشد و به همین دلیل هم غالب شرکتهایی که میخواهند بمانند و سهم خود را حفظ کنند، این ضرورت را حس کردهاند.»
«تحول دیجیتال برای ما یک استراتژی است. در سال 1398 که با هیئتمدیره صحبت کردیم و با همراهی آقای غلامزاده که تخصص و اطلاعات بیشتری در این زمینه داشتند، به این جمعبندی رسیدیم که راهی به جز حرکت در مسیر تحول دیجیتال نداریم. به همین دلیل تمام استراتژیهای ما بر این محور طراحی شدهاند. فرایندها و هزینههای ما بر اساس عملیاتی کردن همین استراتژی طراحی شدهاند و قطعاً ثبات مدیریت در این حوزه نقش پررنگی داشت و اگر ما حضور نداشتیم، این اتفاقات نمیافتاد.»
نوراللهی تحول دیجیتال را در تمامی مباحث نوآوری، تسهیلگری و برهمزنندگی دخیل میداند و آن را از الکترونیکی شدن تفکیک میکند. او یادآور میشود که دیجیتالی شدن به منظور ایجاد تغییر در تجربه مشتریان و کارکنان اتفاق میافتد. در ادامه از جایگاه تحول دیجیتال در شرکت بیمه تجارتنو صحبت میکند و معتقد است تجربه کاربران یکی از حوزههای مهمی است که این شرکت بر آن تمرکز کرده است: «اکوسیستمی که ما طراحی کردهایم، بیشتر بر تجربه مشتری متمرکز بوده است. فرایندها و تجربه مشتری برای ما اهمیت ویژهای دارد. اپلیکیشن «بنو» که در واقع اکوسیستم دیجیتال ماست، بهواسطه فرایندهای خاصی که دارد روی ارتقای تجربه مشتری متمرکز شده است. در این اپلیکیشن سرویس امدادی وجود دارد که شاید اساساً به بیمه ربطی نداشته باشد، اما سرویسی است که شاید بتواند تجربه بهتر و خوشایندتری برای مشتری رقم بزند. موضوع دیگر، گرفتن اسناد از خسارتدیدگان و زیاندیدگان به صورت آنلاین است که در آن هم تمرکز ما بیشتر بر تجربه مشتری بوده است.»
او با اشاره به این نکته که تحول دیجیتال یک آینده حتمی است، تأکید میکند که استراتژیهای بیمه تجارتنو بر همین اساس طراحی و تنظیم شدهاند و این مهم بدون ثبات مدیریتی که پیشتر به آن اشاره شد، غیرممکن بود.
نوراللهی همچنین نقطهای که امروز بیمه تجارتنو بر آن ایستاده را نقطه آغازی میداند که زمینهساز گامهای بلندتر در مسیر تحول دیجیتال خواهد بود: «تحول دیجیتال برای ما یک استراتژی است. در سال 1398 که با هیئتمدیره صحبت کردیم و با همراهی آقای غلامزاده که تخصص و اطلاعات بیشتری در این زمینه داشتند، به این جمعبندی رسیدیم که راهی به جز حرکت در مسیر تحول دیجیتال نداریم. به همین دلیل تمام استراتژیهای ما بر این محور طراحی شدهاند. فرایندها و هزینههای ما بر اساس عملیاتی کردن همین استراتژی طراحی شدهاند و قطعاً ثبات مدیریت در این حوزه نقش پررنگی داشت و اگر ما حضور نداشتیم، این اتفاقات نمیافتاد.»
مدیرعامل شرکت بیمه تجارتنو چالشهای این شرکت در مسیر تحول دیجیتال را برمیشمرد و باور دارد که فرهنگسازی در سازمان یکی از مهمترین مواردی است که در این مسیر باید مورد توجه قرار گیرد؛ چراکه اگر بازیگران این صنعت از استراتژیها و اهداف پیشِ رو آگاهی نداشته باشند، نمیتوانند در راستای این اهداف عمل کنند.
او از چالشها و اقداماتی که صورت گرفت تا موانع اینچنینی را از سر راه بردارد، میگوید: «ما برای بهبود فرایندهای خود در مسیر تحول دیجیتال، جایزهها و مسابقاتی در نظر گرفتهایم و در واقع بحث فرهنگسازی سازمانی در مجموعه ما بیشتر مورد توجه بوده است؛ چراکه هدف ما رسیدن به دیدگاهی مشترک بود. در کنار تقویت این دیدگاه مشترک، بحثهای سختافزاری ازجمله امنیت و تجهیزات هم باید مورد توجه قرار میگرفت. این موارد را در حوزه الکترونیکی شدن انجام دادیم و آماده کردیم. در بحث نرمافزاری هم تیمهای متخصصی در این حوزه شکل دادیم و آماده کردیم تا نرمافزارهای مورد نیاز را یا برای ما ایجاد کنند یا نرمافزارهای موجود و مرتبط را به اکوسیستم تجارت نو اضافه کنند.»
نوراللهی از بنو تحت عنوان «اکوسیستم دیجیتال بیمه تجارتنو» یاد میکند و از ایده تا نامگذاری آن میگوید: «بنو در حقیقت نماد بورسی ما است و وقتی این نماد به فرابورس ورود کرد، با استقبال خیلی خوبی مواجه شد. پس از این استقبال فهمیدیم که میتوانیم از این نماد استفاده کنیم و آن را توسعه دهیم؛ بنابراین نام بیشتر محصولات خود را بنو گذاشتیم. هدف ما این بود که در همه حوزهها این نماد بورسی را در ذهنها ثبت کنیم و هنگامی که نام تجارتنو به میان میآید، آن چیزی که به ذهن مشتری متبادر میشود، همان «بنو» باشد. این اپلیکیشن، اکوسیستم دیجیتال ما است که از سال 1398 تا امروز روی آن کار شده و هر روز با استفاده از قابلیتهایی که دارد، سرویسهای بیشتری را پوشش میدهد.»
این هنوز اول راه است
در سال 1401 بیمه تجارتنو جوایز زیادی در رابطه با تحول دیجیتال دریافت کرد و شاید بتوان از آن بهعنوان نقطه عطفی در مسیر حرفهای این شرکت یاد کرد. با این حال نوراللهی معتقد است برای رسیدن به آن نقطه مطلوب، مسیری طولانی پیش روی این شرکت قرار دارد. او هنگامی که از جوایز یادشده نام میبرد بر این باور است که این تازه ابتدای مسیر شرکت بیمه تجارتنو است: «ما همچنان در مسیر رشد هستیم و باید منتظر کارهای بزرگتری از سوی بیمه تجارتنو باشید. کمیته ارزیابی ملی تحول دیجیتال که آقای شامی زنجانی مسئولیت آن را برعهده دارند، در حال حاضر رسمیترین و معتبرترین مرکزی است که در مورد تحول دیجیتال پژوهشهای علمی انجام میدهد و آن را ارزیابی میکند. در سال گذشته به ما یک تقدیرنامه برای شروع این مسیر داده شد. سرعت ما در پیشروی در این مسیر خوب بود و در این یک سال موفق شدیم از یک تقدیرنامه به سه تندیس برسیم و در هر سه محور نوآوری، رهبری و زبدگی جوایزی دریافت کردیم. این جوایز را امسال فقط بیمه تجارتنو در صنعت بیمه و در بالاترین سطح دریافت کرد و اینها افتخاراتی بود که برای ما و همکارانمان رقم خورد. برای مثال در رهبری دیجیتال، مهرداد غلامزاده که عضو هیئتمدیره و مسئول در این حوزه هستند، موفق به دریافت تندیس شدند. شرکت بیمه تجارتنو در بحث اپلیکیشن بنو و صدور آنلاین بیمهنامه موبایل نیز موفق به دریافت این جایزه شده، اما این تازه اول ماجراست. به حتم از بیمه تجارتنو و روند تحول دیجیتال در یک سال بعد زیاد میبینید و میشنوید!»
ارزش شبکه فروش بیانتهاست
نحوه تعامل و ارتباط شرکتهای بیمه و کارگزاریها با نهاد ناظر همواره یکی از فاکتورهای مهم در صنعت بیمه بوده است. مدیرعامل بیمه تجارتنو از این ارتباط و چالشهای احتمالی این شرکت با رگولاتور در مسیر تحول دیجیتال گفت: «نهاد ناظر همواره مشوق ما در این مسیر بوده و ما هیچ وقت با منعی از سمت بیمه مرکزی مواجه نشدهایم. شاید مهمترین چالشی که داشتیم همین مسئله فرهنگسازی و درک مشترک از موضوع بود که خوشبختانه آن هم خیلی زود حاصل شد؛ به این دلیل که تیم بیمه مرکزی هم تیم کارشناسی در این حوزه بود و از پیشرفت در این مسیر حمایت میکرد.»
نوراللهی علاوه بر چالشهایی که صنعت بیمه با آنها دستوپنجه نرم میکند و چالشهای احتمالی با نهاد ناظر، از چالشهایی در سطح کلان بحث میکند و معتقد است یکی از مهمترین مسائل و معضلات در سطح کشور، موضوع منابع انسانی است: «فکر میکنم کار خوب و مناسب از زمانی حاصل میشود که ما انتصاب مناسبی داشته باشیم و اشخاص توانمند و متخصص را وارد سیستم کنیم. با توجه به تحریمهایی که با آن مواجه هستیم، ممکن است در زمینه بحث نیروی انسانی در سطح جهانی و بهکارگیری ادبیات روز در این زمینه عقبتر از سایر کشورها باشیم. و باید در زمینه آموزش و ارتقای شایستگیهای منابع انسانی کار کنیم و به بهبود کیفیت منابع انسانی کمک کنیم و انتصابات را نهتنها در صنعت بیمه، بلکه در سایر حوزهها نیز بر مبنای شایستهسالاری انجام دهیم.»
تجارتنو در جهت استراتژیهایی که برای همکاری توأمان شبکه فروش و بخش آنلاین در این سازمان در نظر گرفته شده، اقداماتی انجام داده که به نظر میرسد همراستا با تحول دیجیتال و ایجاد پیوند با بخش نوظهور بوده است: «در حال حاضر ما در حال همکاری با 12 استارتاپ هستیم و اگر استارتاپی بتواند قابلیتی را در جهت استراتژیها و اهداف سازمانی تجارتنو به این مجموعه اضافه کند، از آن استقبال میکنیم و در تیم خود از آنان بهره میبریم. برای نمونه در صدور بیمهنامههای عمر بخشی وجود دارد که در آن احراز هویت انجام میشود. در این زمینه از استارتاپی کمک گرفتهایم تا در همان فضای اپلیکیشن بنو کاربر بتواند احراز هویت خود را انجام دهد.»
نیما نوراللهی از شبکه فروش بهعنوان جزئی ارزشمند از صنعت بیمه یاد میکند و معتقد است این شبکه بازوی قدرت صنعت بیمه است. او نگرانی شبکه فروش را بهحق میداند و معتقد است کلید موفقیت بخش نوظهور آنلاین، ایجاد تعادل با شبکه فروش سنتی است: «باور من این است که شبکه فروش صنعت بیمه یک ارزش غیرقابل ریالی شدن برای صنعت دارد. به این معنی که نمیتوان قیمتی برای ارزشگذاری آن تعیین کرد و اساساً قدرت صنعت بیمه در عرصه اقتصادی و بازار، همین شبکه فروش است. شبکه فروشی که دهها سال در صنعت قدمت دارد، باید ظرفیت وجودیاش شناسایی شود. این شبکه فروش با سایر فروشندگان تفاوت اساسی دارد و یک شبکه فروش فنی و تخصصی بیمهای است که بر مباحث بیمه تسلط دارند و آن را تدریس میکنند و بهعنوان مشاور بیمهای امین در هر منطقه، محله و استانی حضور فعال دارند و میتوانند به ارتقای ضریب نفوذ صنعت بیمه کمک کنند.
اگر ما به این دیدگاه که قدرت اصلی صنعت بیمه، شبکه فروش است باور نداشته باشیم، ممکن است استراتژیها و سیاستهایی که اتخاذ میکنیم در جهت حذف این شبکه پیش برود. در آن زمان است که صنعت بیمه آسیب میبیند. امروز مدلهای فروش تغییر کردهاند و فروش آنلاین یکی از مدلهای برآمده از این تحول است. من فکر میکنم این موضوع نهتنها باعث حذف شبکه فروش نمیشود، بلکه میتواند با یک طراحی مناسب، این شبکه را ارتقا دهد.»
نوراللهی برای از میان برداشتن موانعی که بر سر راه شبکه فروش و استارتاپهای نوظهور صنعت بیمه قرار دارند، راهکارهایی ارائه میدهد که در صورت عملیاتی شدن میتواند منجر به وضعیتی مطلوب شود. او همواره از نقشی که شبکه فروش سنتی میتواند در مشاوره دادن به بخش آنلاین ایفا کند میگوید و وضعیتی را ترسیم میکند که هر دو گروه میتوانند در آن به منافع خود دست یابند: «استارتاپهایی که به دنبال اپلیکیشنهای فروش آنلاین در جهت تسهیل فروش و بهبود تجربه مشتری هستند، اگر به دنبال موفقیت هستند باید از ظرفیتهای شبکه فروش استفاده کنند. این اپلیکیشنها باید به نوعی طراحی شوند که بازیگران اصلی آنها همان نمایندگان شرکتهای بیمه باشند. در واقع باید در فرایند صدور بیمهنامههای آنلاین به نمایندگان و کارگزاران نقش داده شود. مهمترین نقش هم به نظر من نقش مشاورهای است. دلیل این موضوع که امروز استارتاپهای ما تلاش میکنند تا خود را در بازار تعریف کنند و سهمی جدی از بازار به دست بیاورند اما این اتفاق با دشواریهای زیادی همراه است، این است که شبکه فروش در این فرایند مغفول مانده و به جای همراهی، تقابل شکل گرفته است. اگر استارتاپهای بخش آنلاین در کنار شبکه فروش قرار گیرند، سریعتر و با هزینه کمتری میتوانند در بازار ادغام شوند و در چنین شرایطی است که هر دو گروه منتفع خواهند شد.»