نقدی بر عدم انعطافپذیری در موضوع نوآوری / به جای مسیر «فقط این یا آن» یک بار «هم این هم آن» را دنبال کنید
هدر اچ. ویلسون که اکنون مدیرعامل شرکت «CLARA Analytics» است، در حوزهی دادهکاوی و هوش مصنوعی، بیش از یک دهه تجربه مدیریتی دارد. او در شرکت «Kaiser Permanente»، مدیر بخش نوآوری و فناوریهای پیشرفته بوده و مدتی هم مدیریت دادهی «AIG» را به عهده داشته است. او در این مقاله از موضوع مهمی صحبت میکند: از کنار گذاشتن دوگانه کاذب و قدیمی ساختن یا خریدن.
امروز خلق ارزش در انعطافپذیری است
نوآوری پدیدهای است که از ما میخواهد چارچوبهای موجود را کنار بزنیم و از مرزهای آن فراتر برویم. زنانی که در حوزه فناوری فعالیت دارند این نکته را بهخوبی درک میکنند. بسیاری از ما نقشهایی را پذیرفتهایم که از قدیم تحت سیطره مردان بوده است و مجبور شدهایم مخالف جریان شنا کنیم تا صلاحیت خودمان را به اثبات برسانیم.
شخصاً از اینکه در شغلم به اولینهای زیادی دست یافتهام، به خود میبالم و امروز اطرافم پر از متفکران خلاقی است که تلاش میکنند مشکلات قدیمی را با فناوریهای جدید حل کنند. در جهان من، فراتر رفتن از چارچوبهای موجود عادی و پذیرفتهشده است.
بسیاری از چارچوبهای موجود حول گزارههای «همه یا هیچ» ساخته شدهاند که درعمل هم کارکرد خوب و مناسبی ندارند. برای نمونه ساعت کاری قدیم را در نظر بگیرید که از نُه صبح شروع میشد و تا پنج عصر ادامه داشت. آن ساعت کاری مدتها قبل از آغاز همهگیری بیماری کرونا، روبهافول بود، ولی این بیماری این تحول را سرعت بخشید. همهگیری کرونا طرز فکر موجود را در هم شکست و تقریباً یکشبه دورکاری به امری عادی و حتی ضروری بدل کرد. وقتی محل کار تغییر کرد، زمانبندی کار نیز دگرگون شد. ساعتهای کاری امروز با آن ساعت کاری نُه صبح تا پنج عصر زمین تا آسمان تفاوت دارد. ساعت کاری جدید میتواند چنین باشد: از هشت صبح تا دو بعدازظهر، برداشتن بچهها از مدرسه، ادامهی کار از چهار بعدازظهر تا شش عصر و تماسی آخرشبی با یک مشتری در استرالیا و پاسخ به چند ایمیل قبل از خواب.
اجازه بدهید نام شکل از کار را «کار انعطافپذیر» بگذارم. در جهان قدیم، برای روز کاری، نوعی رویکرد همه یا هیچ وجود داشت. شما یا در دفتر بودید یا نبودید. بیشتر سازمانها و شرکتها از کارکنانشان تعهد میخواستند که پنج روز هفته و هر روز از نُه صبح تا پنج عصر در محل کار حضور داشته باشند. این تعهد رسیدگی به امور فوری کوچک و اجتنابناپذیر در زندگی روزمره را دشوار و گاهی پیچیده میکرد. اما اکنون دنیا عوض شده و فناوری درهای جدیدی را باز کرده است. دستگاههای قابلحمل، امکان اتصال از راه دور و ابزارهایی که همکاری در محیط مجازی را امکانپذیر میکنند، ظرفیتهای بسیار زیادی را ایجاد کردهاند. اکنون دیگر وظیفه ایدهپردازان است که از این ابزارهای جدید بهره بگیرند تا بتوانند چارچوبهای موجود را در هم بشکنند و انعطافپذیری را در جنبههای مختلف کار و زندگی ما گسترش دهند.
من به عنوان یک مدیرعامل و یک مادر میدانم که «کار انعطافپذیر» اهمیت بسیار زیادی دارد. پسرهای دوقلوی من عاشق ورزشند و گاهی در حین ورزشکردن آسیب میبینند. چند بار پیش آمده است که در جلسه مهمی نشسته باشم و از مدرسه با من تماس بگیرند. وقتی این موارد اضطراری پیش میآید، افراد گروهم میتوانند سررشته کار را تحویل بگیرند و بدون من ادامه بدهند. چرا که برای چنین موقعیتهایی، از قبل آمادگی داریم. مشتریها و مشتریهای احتمالی هم درک میکنند که ما انعطافپذیریم، جنبهی انسانی داریم و سعی میکنیم هوای همدیگر را داشته باشیم. حتی در یک مورد، یکی از مشتریهای احتمالی پیامک داد و جویای احوال پسرم شد.
کار انعطافپذیر در تعادل کار و زندگی، در نقشهایی که در زندگی به عهده داریم و در رویکردمان نسبت به مشتریان و کارکنانمان نمایان میشود. برای شخص من، این رویکرد شامل نقش مادری و سمت مدیرعاملیام نیز میشود. خودم نامش را «مادر-مدیرعامل انعطافپذیر» گذاشتهام. همه اینها حاصل روابط و اعتماد است. از یک دست میدهیم و از دست دیگر میگیریم. همه اعضای گروه با یکدیگر همدلی دارند و هدف نهاییمان این است که بتوانیم گروهی چابک داشته باشیم.
تقریباً در هر حوزهای، طرز فکر همه یا هیچ به ناچار محدودیتهای خودساخته ایجاد میکند. چارچوب سختگیرانه نُه صبح تا پنج عصر افراد زیادی را به بیرون از نیروی کار میراند. انعطافپذیری راهی برای خروج از چنین بنبستهایی است و مسیر چابکی و انعطافپذیری را هموار میکند. من در نقش مدیرعامل، شاهد این موضوع هستم که این روند در حوزههای بسیار متنوعی روبهگسترش است. اگر روی مؤلفه انعطافپذیری سرمایهگذاری کنید، از مزایای فوقالعادهای بهرهمند خواهید شد.
این پدیده در نوآوریهای تجاری نیز رخ میدهد. در شرکت من یعنی «CLARA Analytics»، با تعداد زیادی از رهبران کسبوکار روبهرو میشویم که تصور میکنند که یا باید سامانهی هوش مصنوعی خودشان از صفر طراحی کنند یا اینکه مجبورند سراغ محصول آمادهای بروند که نمیتواند با نیازهایشان بهخوبی سازگار شود. این تقابل نادرست است.
وقتی پای هوش مصنوعی در میان است رویکرد فقط این یا فقط آن، یا اگر دوست دارید رویکرد همه یا هیچ، بههیچوجه جواب نمیدهد. راستش کسبوکارها میتوانند از مزیتهای هر دو گزینه بهره ببرند. کسبوکارها میتوانند از الگوریتمها و دادههای فروشندگان این نوع خدمات استفاده کنند و در عین حال، این الگوریتمها و دادهها را با دادههای خودشان ادغام کنند و استراتژیهای منحصربهفرد خودشان را پدید بیاورند. من چنین رویکردی را «هوش مصنوعی انعطافپذیر» مینامم. اگر دوگانه کاذب و قدیمیِ ساختن یا خریدن را کنار بگذاریم، طیف وسیعی از امکانات جدید نمایان میشود.
اگر ذهنیت «فقط این یا فقط آن» را کنار بگذاریم و طرز فکر «هم این و هم آن» را در پیش بگیریم، به نتیجههای شایانتوجهی خواهیم رسید؛ میتوانیم محیط کارمان را انسانیتر کنیم و ارزشهایی را خلق کنیم که در گذشته تصور میشد امکان خلقشان وجود ندارد.
کار انعطافپذیر، مادر-مدیرعامل انعطافپذیر و هوش مصنوعی انعطافپذیر از همان لحظهای آغاز میشود که تصمیم میگیریم به ورای چارچوبهای موجود نگاه کنیم و ذهنیت «فقط این یا فقط آن» را کنار بگذاریم و رویکرد راهحلمحور را در پیش بگیریم.
تفکر انعطافپذیر اساساً به نوعی ذهنیت فراوانی تمایل دارد. این تفکر راه سناریوهای دوسربُردی را هموار میکند که هم ارزشهای جدید خلق میکنند و هم گزینههای بیشتری در اختیارمان میگذارند. در جهانی که تقاضا برای چابکی و انعطافپذیری روزبهروز بیشتر میشود، تفکر انعطافپذیر امتیازی استراتژیک است.