قطعی اینترنت چه تأثیری بر صنعت بیمه کشور دارد؟ / از نگرانی شبکه فروش تا سردرگمی مشتری
قطعی اینترنت. کلیدواژه حساسی که این روزها در کشوری مانند ایران به سبب شرایط خاص سیاسی و اجتماعی زیاد شنیده میشود. سلاحی برای قطع پیوندها و ارتباط با دنیای بیرون از مرزهای کشور. تصمیمی بزرگ و پرشبهه که طی سالهای گذشته به مراتب در برهههای زمانی خاص تجربه شد و در نهایت به یک اسم تازه رسید. ایده قطع اینترنت بینالمللی در ایران که تا پیش از هرازگاهی با روشن و خاموش کردن دگمهای در لحظه اعمال می شد امروز به یک نام جدید رسیده است. به صیانت از فضای مجازی. عبارتی که به نظر میرسد از این پس زیاد میشنویم و زیاد باید به آن عادت کنیم.
حالا چند روزی میشود که ایده صیانت از فضای مجازی در حالی که هنوز به تصویب نرسیده است، ارتباطات آنلاین کشور را تحت تأثیر قرار داده است. اعتراضات به مرگ تلخ مهسا امینی بهانهای شد برای دوباره فشردن دگمه همیشگی و این بار به قیمت از کار انداختن رگ حیات هزاران هزار کسب و کار آنلاینی که شریان وجودیشان از پلتفرمهای ساده ارتباطی است و شبکههای اجتماعی مشتریساز، کسب وکارهایی که چند سالی است استفاده از دنیای دیجیتال را آمیزه کهنهروشهای فروش خود کرده بودند و به امید همسویی با روند نیاز مشتری سعی داشتند سهمی هر چند خرد در اقتصاد کشور داشته باشند. این در حالی است که در زمان استفاده از این پلتفرمهای خارجی در دورانی نه چندان دور نه سازمانی به هشدار برای عدم استفاده از اینستاگرام و … پرداخت و نه نهادی درباره عواقب جانمایی کسب و کارها بر این فضا اعلام خطر کرد. همه چیز زمانی تاریک شد که یک شبه دگمههای خاموشی زده شدند. صرف نظر از همه نانهایی که از سفرهها بریده میشوند.
نمایندگان فروش، در خط اول خسارت
ادعای بریده شدن نان از سر سفرهها موضوعی انتزاعی و احساسی برای رساندن عمق فاجعه نیست. حقیقتی است که امروز نه فقط در کسب و کارهای فروش خرد که در صنعتی مانند صنعت بیمه کشور نیز میتوان به صورت ملموس مشاهده کرد. اولین تأثیر مستقیم انسداد فضای دیجیتال را میتوان در عملکرد شبکه فروش بیمه مشاهده کرد.
شبکه نمایندگان فروش بیمه که بیشترین بار صنعت را به دوش می کشند و در هر موضعگیری مشخص مدیران ارشد صنعت به عنوان یاران همیشه ماندگار صنعت معرفی شدهاند، این بار در تصمیم بزرگ دولتمردان کشور بینصیب از حواشی دنیای دیجیتال نیستند.
امروز بسیاری از نمایندگان فروش بیمه با استفاده از پلتفرمهایی نظیر اینستاگرام به تولید محتوا و ارائه خدمات به مشتریان میپردازند و برای رسیدن به نیاز مشتری و خواستهای آنها در دنیای امروز، تجربههای بازاریابی به شکل مجازی را در پیش گرفته بودند که با دستور مسدود شدن هر آنچه که تا امروز ساخته بودند، دیگر نه تنها هر آنچه رشته بودند از دست میدهند که حتی گیج وسرگردان در استفاده از یک پلتفرم ارتباطی جایگزین هستند. گزارشها حکایت از حضور ۴۸ میلیون کاربر ایرانی در اینستاگرام دارند که از میان آنها نزدیک به ۱ میلیون نفر کسب درآمد مستقیم از این پلتفرم دارند. فضایی بیرقیب برای کسب و کار و جلب مشتری که به حتم نمیتوان هیچ جایگزینی ملی و حتی بینالمللی برای آن قائل شد.
نمایندگان شبکه فروش که تا دیروز از یک سو چالش رقابت با استارتاپهای بیمه ای آنها را به نگرانی انداخته بود و از سوی دیگر بلاتکلیفی آیین نامه 102 آنها را در سردرگمی رها کرده بود، الان نزدیک به دوهفته است که دسترسی محدودی برای رسیدن به گروه هدف مصرفکنندگان و جلب مشتری از این درگاه دارند، موضوعی که برای یک بازاریاب بیمهای میتواند بسیار گران باشد.
خداحافظی با دیجیتال مارکتینگ
بیمه محصولی فروختنی است. این عبارت را اهالی صنعت بیمه زیاد شنیدهاند. عبارتی انگیزشی برای تفهمیم وظیفه مهمی که شبکه فروش بیمه به عهده دارد. این که در فضای اقتصادی و اجتماعی خاص کشوری مانند ایران نمیتوان انتظار داشت مشتری در بیمههای غیراجباری خودش روانه کارگزاری شود و بیمه طلب کند. این مهارت و ابزارهای مورد استفاده بازاریاب مجرب است که مشتری را به سمت هر شرکتی و هر محصولی میکشاند. رویکردی که در انسداد اینترنت دیگر نمیتوان روی آن نیز حساب کرد.
آنچه امروز هنوز صنعت بیمه را به واکنش در برابر تصمیم به خاموشی اینترنت بینالمللی وا نداشته صرفاً امکان استفاده از وبسرویسها و API های شرکتهای بیمه با استفاده از اینترنت ملی است. دسترسی به سنهاب بیمه مرکزی و … نیز با همین خردهاینترنت در دسترس، امکانپذیر است. اما آنچه دیر یا زود شاهد آن خواهیم بود کم شدن حجم ورودی مشتریان تازه است. دسترسی محدود کاربران به اینترنت اولین تأثیر خود را بر روشهای بازاریابی دیجیتال شرکتهای بیمه خواهد گذاشت. امروز ورودی بسیاری از کسب و کارهای آنلاین بیمه گوگل است که با اجرای طرح صیانت – چیزی که در آغاز اعتراضات نمونه کوچکی از آن را تجربه کردیم- دیگر خبری از آن نخواهد بود. بی آن که جایگزینی ملی برای آن اندیشیده شده باشد!
با این اوصاف پسلرزههای قطعی این روزهای اینستاگرام و بودن و نبودنهای لحظهای گوگل و سختی کار با فیلترشکنهایی که لحظهای در حال سرویس دادن هستند نه امروز که در آینده ای نزدیک در صنعت بیمه کشور نمود خواهد داشت. همان روزهایی که در مقایسه با هدف ۷ درصدی ضریب نفوذ بیمه و واقعیت ۲.۵ درصدی امروز دنبال علت و راه چاره میگردیم باید به تصمیم بزرگ فشردن دگمه خاموشی همیشگی برسیم!