تحول دیجیتال شیوه ارائه ارزش کسبوکار را تغییر میدهد و در این میان صنایع مالی دنیا با تحول مدلهای کسبوکار قدیمی خود به خلق ارزش تازه تن دادهاند، مگر صنعت بیمه که همچنان ـ نه بهشدت گذشته ـ سعی دارد با کمتوجهی به رویکرد تازهای که دنیای مالی تجربه میکند، به مدلهای سنتی خود پایبند باشد. البته مدتی است که شرکتهای بیمه در کشور سعی دارند نیمنگاهی نیز به این روند روز داشته باشند و تعداد انگشتشماری نیز مسیر مشخصی را در استقبال از روند تحول دیجیتال در پیش گرفتهاند. با این حال تحول دیجیتال در صنعت بیمه کشور هنوز در خلسه تصمیمگیری و اجرای مدیران ارشد صنعت بیمه باقی مانده است.
عدم سازگاری قوانین با روند تحول دیجیتال
با نگاهی منصفانه به جریان تحول دیجیتال در صنعت بیمه کشور میتوان گفت که حرکتهای روشنی در حرکت روی ریل این روند اتفاق افتاده و نمیتوان به صرف مقاومت دستهای از شرکتهای بیمه در تحقق اهداف روند تحول دیجیتال ـ شماری که از قضا بیشترین حجم بازار را دارا هستند ـ این اقدامات را نادیده گرفت. ولی سؤال اینجاست که چالشهای تحقق روند تحول دیجیتال در کشور چیست و چه عواملی مانع تسهیل تحقق این روند در صنعت بیمه کشور میشوند؟
مهرناز محسنی، سرپرست اداره راهبری تحول دیجیتال بیمه دی مهمترین چالشهای روند تحول دیجیتال در کشور را عدم حمایت همهجانبه مدیران در لایههای بالادستی صنعت و عدم استقبال آنها از روند تحول مدلهای کسبوکار سنتی میداند. به عقیده او مهمترین مسئلهای که امروز صنعت بیمه با آن روبهروست، برقرار کردن تفکر تحول در پیکره آن است.
او با بیان اینکه اعتماد و اعتقاد عمیق مدیران ارشد صنعت بیمه میتواند در تسهیل این روند مؤثر باشد، اضافه میکند: «از چالشهایی که امروز صنعت بیمه در مسیر تحول دیجیتال پیش رو دارد، عدم حمایت همهجانبه و اعتقاد عمیق مدیران ارشد صنعت بیمه به این روند تحولی است که امروز در صنعت بیمه کشور شاهد هستیم. از سوی دیگر عدم سازگاری قوانین و آییننامههای بیمهای با شیوههای جدید کسبوکار بیمهای را نیز باید از دیگر موانع تحقق روند تحول دیجیتال در صنعت بیمه دانست. بسیاری از قوانینی که امروز در صنعت بیمه کشور با آن روبهرو هستیم، نشئتگرفته از ساختارهای قدیمی بیمهگری است که متأسفانه با روند فناوری و نوآوری همسویی چندانی ندارد.»
دادههای تمیز در اختیار نداریم
امروز دادهها در کسبوکارهای مختلف حرف اول و آخر را میزنند، ولی هر دادهای نمیتواند چنین کارکرد بزرگی داشته باشد. داده زمانی مفید خواهد بود که تمیز باشد. اینکه داده از چه منبعی تغذیه میشود، مهم نیست؛ یعنی منبع بیرونی یا درونسازمانی داده مسئله نیست، بلکه چالش شرکتهای بیمه در استفاده از دادهها، داشتن اطلاعات دقیق و روشن از مشتریان است. در واقع تجزیهوتحلیل دادهها و دیدگاهها زمانی مفید خواهند بود که دادههای تغذیهشده به آنها مفید باشد.
سرپرست اداره راهبری تحول دیجیتال بیمه دی با اشاره به این موضوع از عدم وجود زیرساختهای فنی مناسب میگوید و عدم وجود دادههای تمیز و کاربردی از مشتریان را از مسائلی میداند که امروز بیمهگری بر پایه شخصیسازی محصولات را با چالشهای متفاوتی روبهرو کرده است. او در اینباره میگوید: «امروز عدم وجود زیرساختهای فنی و فناورانه مناسب، عدم وجود داده تمیز و کاربردی از مشتریان و در نتیجه مشخصنبودن پرسونای مشتریان رشتههای مختلف بیمهای باعث فاصلهافتادن بین مشتریان و شرکتهای بیمه در تعامل با هم و معرفی محصولات جدید شده است.»
محسنی در ادامه عدم وجود رویکرد بیرون به درون برای طراحی محصولات، فرایندها و راهکارهای نوین را نیز از چالشهای روند تحول دیجیتال در صنعت بیمه کشور میداند که باید در پیکره شرکتهای بیمه به آن توجه خاصی داشت.
به عقیده محسنی اصلیترین راهکار برای خروج از این چالشها اقناع نهاد ناظر و مدیران ارشد صنعت بیمه برای توجه به ضرورت و اهمیت حرکت به سمت تحول دیجیتال است. او در اینباره میگوید: «اگر نهاد ناظر با نگاه حمایتی و صدور بخشنامههای مرتبط برای تسهیل مسیر تحول دیجیتال راه را برای نوآوری و ارائه طرحهای خلاقانه باز بگذارد، شرکتهای بیمهگر جسارت بیشتری برای سرمایهگذاری و پیادهسازی طرحهای تحولآفرین خواهند داشت.»
برای قضاوت هنوز زود است
صنعت بیمه با همه مقاومتها و سختگیریها و با همه وابستگی به ساختارهای سنتی و قدیمی نتوانست در برابر موجی که در دنیا به اسم تحول دیجیتال راه افتاده است، سد بگذارد. تحول دیجیتال در نهایت راه خودش را به شرکتهای بیمه باز کرد و چهبسا این وسط عدهای با درک و فهم کافی از این روند برهمزننده دل به آن دادند و بعضی به سبب دنبالهروی صرف از مسیر دیگران آن را قبول کردند.
در این میان مسئله تخصیص بودجه از مسائلی است که در نقشهراه تحول دیجیتال شرکتهای بیمه جایگاه خاص خود را میطلبد، ولی به عقیده مهرناز محسنی بسیاری از شرکتهای بیمه بودجهای متناسب با نیازمندیهای طراحی و پیادهسازی پروژههای تحول دیجیتال اختصاص نمیدهند.
او در اینباره میگوید: «امروز تصور بر این است که پروژههای تحول دیجیتال در بیمه هزینهبر هستند و حجم زیادی از منابع مالی شرکتها را صرف میکنند، اما باید گفت هزینهای که در این حوزه در سایر کشورهای جهان صرف شده، به هیچعنوان با هزینهای که در صنعت بیمه کشور ایران صرف میشود، قابل مقایسه نیست. ضمن اینکه همانطور که میدانید در صنعت بیمه سیستمهای بیمهگری انحصاری و قدیمی، قوانین بازدارنده، عدم وجود فرهنگ دیجیتال در سازمانها و همچنین فرایندهای پیچیده کسبوکاری وجود دارد که ایجاد تغییرات و اصلاحات در این ساختار نسبتاً پیچیده نیازمند صرف زمان و هزینه بیشتری است.»
محسنی در پاسخ به این سؤال که چرا ما در صنعت بیمه کشور شاهد خروجی خاصی از پروژههای تحول دیجیتال نیستیم، میگوید: «صنعت بیمه تقریباً نزدیک به سه سال است که شروع به حرکت در مسیر تحولی کرده و با توجه به اینکه نقشهراه آزمودهشدهای در این صنعت وجود ندارد و ایجاد تحولات در برخی حوزههای بیمهای نیازمند آزمون و خطاست، انتظار حصول خروجی مفید در این مرحله از مسیر تحول دیجیتال زیاد معقول به نظر نمیرسد.»
او کمبود نیروی انسانی آگاه به فرایندهای کسبوکاری بیمه و دانش فناوریهای تحولآفرین را از نیازهای امروز صنعت بیمه کشور میداند: «ما امروزه همچنان نیازمند جذب سرمایههای انسانی با دانش فناوریهای تحولآفرین و آگاه به فرایندهای کسبوکاری بیمه هستیم. متأسفانه یکی از عوامل زمانبر شدن حصول خروجی از روند تحول دیجیتال، عدم وجود نیروی انسانی مسلط بر هر دو حوزه فناوری و بیمه است که سبب طولانیشدن فرایند یادگیری و در نتیجه دیرکرد در رسیدن به خروجی مفید برای طراحی و پیادهسازی راهکارهای نوین میشود.»