بیمه دیجیتال
رسانه بیمه و اینشورتک ایران

چرا حضور صنعت بیمه در اکوسیستم استارتاپ‌ها اهمیت دارد؟ / صنایع سنتی؛ جاماندگان دور مسابقات فناورانه

هر چند تعریف دقیقی از صنایع سنتی وجود ندارد، اما طبق دسته‌بندی‌های امروزی، آن دسته از صنایعی که در فعالیت خود، از فناوری به‌نسبت کمی بهره می‌گیرند و به شکل نامتمرکز در بازار فعالیت می‌کنند، بر اساس منطق حاکم در دسته صنایع سنتی قرار می‌گیرند و در بلندمدت اگر به این خلأها توجه نکنند، از فضای کسب‌وکار حذف می‌شوند.

این صنایع به‌دلیل اینکه از عدم وجود دانش یکپارچه رنج می‌برند، نمی‌توانند از فناوری‌های پیشرفته در حوزه فعالیت خود استفاده کنند. از همین رو یکی از معیارهای مهم سنجش سنتی یا پیشرفته‌بودن کسب‌وکار‌ها از نظر سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، از دل شدت تحقیق و توسعه بیرون می‌آید. به این معنی که بخش‌هایی از صنعت که زیاد تحقیق نمی‌کنند، یا هزینه اندکی در این رابطه صرف می‌کنند، احتمالاً نمی‌توانند در سطح صنایع پیشرفته قرار بگیرند. این دو معیار اساسی در دسته‌بندی از یک نکته مهم پرده برمی‌دارد؛ آن هم اینکه حتی اگر صنایع ظاهراً از محصولاتی با فناوری نوآورانه استفاده کنند، به‌دلیل آنکه  سرمایه لازم را برای تحقیق و توسعه صرف نمی‌کنند یا به اندازه کافی در حوزه مربوطه، پژوهش انجام نمی‌دهند، همچنان در بین سنتی‌های بازار دسته‌بندی می‌شوند. درست مانند اتفاقی که امروز در صنعت بیمه شاهد آن هستیم و دلیلی بزرگ که بیمه همچنان در عرصه صنایع سنتی قرار می‌گیرد.

غالب کارشناسان سرنوشت صنایعی را که به موج فناورانه‌شدن از مسیر تحقیق و توسعه تن نمی‌دهند، محکوم به فنا می‌دانند. از جمله گروهی خودشان را سرگرم صنایع های‌تِک کرده‌اند و حتی گوشه‌چشمی هم به صنایع سنتی ندارند. اما چرا باید با وجود حرکت سریع و سرسام‌آور به سوی جهانی فناورانه، به بازیگران سنتی بازار نیز توجه کنیم؟

واقعیت این است که اگر صنایع سنتی بر سیاست‌های حمایت از نوآوری و توسعه تحقیقات بازار، نیاز به همکاری بین‌شرکتی و تشویق و تولید و انتشار دانش متمرکز شوند، به‌دلیل پیشینه‌ای  قوی که طی سال‌ها فعالیت در حوزه خود کسب کرده‌اند، می‌توانند خیلی زود این مشخصه‌ها را به یکی از  پایه‌های اساسی تجاری‌سازی نوآوری تبدیل کنند؛ همان چیزی که امروز در دنیا شاهد رشد آن هستیم. افزایش ۱۷۶درصدی سرمایه‌گذاری روی استارتاپ‌های بیمه از سوی شرکت‌های بیمه در سال ۲۰۲۱ گواهی بر این حقیقت است. اکنون دنیا کم‌کم در حال درک اهمیت ورود صنایع سنتی به دنیای نوآوران است. 


صنایع پیشرفته در دامن توسعه دانش


توسعه شایستگی‌های علمی و فناورانه صنایع سنتی بر پایه دانش موجود در این صنایع و وسط‌کشیدن پای فعالان آن به بخش ارزش‌افزوده کمک می‌کند تا پروانه شرکت‌های نوآورانه استارتاپی از پیله صنایع سنتی بیرون بیاید و توسعه پیدا کند. البته در این ارتباط نباید همه تمرکز بر ایجاد صنایع جدید باشد، بلکه صاحبان صنایع باید با شناسایی و دسته‌بندی چالش‌ها و فرصت‌ها، بنای یک صنعت دانش‌محور را  بگذارند و راه تطبیق فناوری و دانش موجود با صنایع سنتی را بیابند. 


مشتریان سنتی بازتولید صنایع سنتی


شرکت‌ها برای دسترسی به نوآوری، به بازار قابل ‌توجهی نیاز ندارند، اما برای اینکه بتوانند به توسعه نوآوری دست بزنند، به مشتریانی نیاز دارند که از آنها محصولات جدید با فناوری‌های جدید بخواهند. زمانی که محصول تولیدی و توسعه آن همسو با نیاز مشتری باشد، شرکت می‌تواند به فکر چشم‌انداز صادرات محصول نیز باشد. به‌نوعی اگر سیاست‌مداران، انرژی‌ خود را صرف راه‌های کارآمد برای نوآوری محصولات با ارزش بالا از طریق صنایع سنتی کنند، دیگر صنایع سنتی جاماندگان دور مسابقات فناورانه تحولات جهانی نخواهند بود.

در کنار نیاز به درک بهتر از چگونگی بروز نوآوری در صنایع سنتی، همچون بیمه باید در مورد نحوه تدوین سیاست‌ها، حجم بودجه مورد نیاز و چگونگی همکاری محققان دانشگاه‌ها  با ارگان‌های صنعت به‌طور شفاف صحبت شود تا بهترین همکاری بین شرکت‌ها شکل بگیرد.

ضرورت ورود صنایع سنتی به اکوسیستم استارتاپی، در واقع یک استراتژی و نگاهی بلندمدت است. درک بهتر از تعامل بین صنایع سنتی و استارتاپ‌ها به ما کمک می‌کند تا نقش مهم صنایع سنتی در توسعه، پیشرفت و تجاری‌سازی نوآوری را دریابیم.


رگولاتور مانع‌زدا باشد، نه مانع‌افزا


در مسیر حرکت صنایع سنتی به سمت نوآوری، دولت موظف است برنامه‌های هدفمندی را به‌منظور تحریک ذهن‌های نوآور تدوین کرده و شرکت‌ها را به همکاری و ایجاد شبکه‌های ارتباطی لازم بین‌شرکتی تشویق کند. به‌طور مثال یکی از اقدامات دولت‌ها در سراسر جهان، فراهم‌کردن بستر مستعد و ابزار و زیرساخت لازم برای تحریک نوآوری است و در این میان نباید از نقش رگولاتورها غافل شد؛ چراکه عنصر مهمی است، چنانچه امروز صنعت بیمه کشور برای رسیدن به حداقل میزان نوآوری و حرکت در لبه تیغ اقدامات فناورانه، با موانع بسیاری از سوی رگولاتور مواجه است.

و اما مورد دیگری از وظایف دولت در رابطه با ورود صنایع سنتی به مسیر فناوری-که به اندازه مورد اول اهمیت دارد- ارائه سیگنالی شفاف درباره فرصت‌های سرمایه‌گذاری است. اگر این موارد به‌درستی اجرا شود، تقاضا برای محصولات و خدمات ارزش‌افزوده جدید، کسب‌وکار را به سوی نوآوری در محیطی نسبتاً کم‌خطر هدایت می‌کند؛ دغدغه بزرگی که امروز بسیاری از شرکت‌های بیمه را از انجام ریسک‌های نوآورانه بازمی‌دارد.

از آنجایی که به‌طور کلی، وظیفه بیمه در تمام دنیا مدیریت ریسک بوده، مدیران این حوزه نسبت به ورود نوآوری‌های فناورانه تحت عنوان اینشورتک محتاط‌تر عمل کرده‌اند و همین امر باعث شده ارائه خدمات فناورانه و نوآورانه در حوزه بیمه نسبت به دیگر حوزه‌های فین‌تک رشد چشم‌گیری نداشته باشد. اما در این میان باید توجه داشت که فناوری قادر نیست به‌تنهایی همه مطالبات صنعت بیمه را پاسخ دهد. همکاری متقابل فناوران، برنامه‌نویسان، مدیران و کارشناسان بیمه بسیار ضروری است. باید پذیرفت که شرکت‌های بیمه و اینشورتک‌ها نه در مقابل هم، بلکه در کنار هم و چه‌بسا در یک راستا هستند و یک تکلیف مشترک دارند؛ تحول! و این یکی از وظایف قانون‌گذار است که فضای تعامل را بسازد، نه اینکه با مانع‌تراشی مانع حضور صنعت بیمه در اکوسیستم استارتاپی شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.